یادش بخیربیمارستان که بودم یک اقایی دراونجابستری بودکه ارمنی بودحدودچهلوخورده ای سن داشت

شدت عقب مونده بودومشکل مغزی داشت رازمیک اوانسیان احتیاج به همراه داشت برای کارهاش

ومادررنجوروشکسته وسالخورده ای داشت خانواده اش تحت کمک بهزیستی بودوپدرش هم درهمین

 مدتی که اوهمراه قسمت بستری اورژانس بودفوت کردوهمونطورکه گفتم کمکی نداشت این

اقارازمیک وتااینکه ازبهزیستی دونفرهمراه براش فرستادن که یکیشون بعدازمدتی تاب نیاوردودررفت

واین اقاییکه همراهش بودمتاهل بودخودش وبچه کوچیکی داشت ودرشریف ابادتهران مستاجربودو

خودشم پدرومادرپیری داشت که بااوزندگی میکردندخلاصه من درراه خداکمکش میکردم هرکمکی که

شمافکرشوبکنین غذادادن لباسشوتن کردن حمام کردنش من لذت میبردم ازاین کمک هایم.طوریکه همه

میگفتن کمکش نکن ولی من دلم راضی نمیشدمادراین اقارازمیک ماخیلی مهربون بودوهمش میگفت

پسرم همونطورکه توکمکش میکنی دعامیکنم خداجای دیگه هم کمکت کنه ومرتب دست به سرمن

میکشیدوگریه میکردودعام میکردمادرفوق العاده ضعیف ونحیفی داشت بامشکل کمری که داشت هرروز

به دیدن پسرش میومدمن ازکمکم لذت میبردم وباعشق اینکارومیکردم وهروقت میرفتم سرتختش لبخند

زیبایی بهم میزدوخوشحال میشدومیگفت حضرت عیسی جواب محبتاتوبده خیلی خوشحال بودم یک

روزخواهروبرادرش اومدن اونجاومعلوم بودتمکن مالی خوبی ندارندوبرادرش بهم میگفت اقاهرچی میخواین

بهم بگین براتون بگیرم من تشکرمیکردم ومیگفتم همه چیزهست ومعامله ای هست که بااون بالایی

بستم.تااینکه من مرخص شدم واومدم خونه بعدش که رفتم بهش سربزنم دیگه رازمیک نبودنمیدونم

کجارفت وچیشدتااینکه فهمیدم بعدازاینکه من رفتم شبی هی ناله میکرده ونگهبان بخش که اعصابش

خوردشده بوده دستشومیگره وازتختش کشان کشان میکشش ومیندازش پایین وانگاربرده گرفته

میکشش ومیندازش روی زمین راحت بگم پرت میشه روی زمین واستخوان فمورلگنش خوردمیشه و

کشان کشان نگارداره برده میبره بادست میکشوندتتش ومیبرش دراتاق استراحت پرستارهاوزنجیرش

میکنه به تخت پرستارها من هردفعه یادش میوفتم راستشوبگ گریم میگیره بهرحال خاطره خیلی

خوبی ازرازمیک دارم وواقعه تلخی که بعدش براش پیش اومدواون نگهبان فقط توبیخ شدهمین

 

 

 

یک نکته ازاین معنی ................

یک نکته ازاین معنی ................

داستان رازمیک عزیز و...................

داستان رازمیک عزیز و...................

رازمیک ,ای ,کشان ,زمین ,روی ,میکشش ,لذت میبردم ,روی زمین ,میکشش ومیندازش ,تااینکه من ,من مرخص

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اینجا همه چی هست عشق farasotabiat انواع پروژه فایل اکی 1 tahsiliico راهنماي خريد کالا و سرويس هاي مختلف NASIME FUN moalem مهندسی صنایع دانلود کتاب خارجی